دست نوشته های تنهایی یک انسان خسته

never give up

میتوان همچون عروسک های کوکی بود
با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید
میتوان در جعبه ای ماهوت
با تنی انباشته از کاه
سالها در لابلای تور و پولک خفت
میتوان با هر فشار هرزهء دستی
بی سبب فریاد کرد و گفت
" آه ، من بسیار خوشبختم "

که از سراب این و آن بریدم

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ق.ظ

شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانه ها را!


چارتار/احسان حائری


محبوبِ من!

تو مال منی و نمیذارم که مثل بقیه چیزایی که دوست داشتم نیمه کاره بمونی!

مثل همه ی بارهای قبلی که ازم دلخور بودی و ازم قطع امید کرده بودی ولی برگشتیم!

تو باید بدونی که توی زندگی شلوغم فکرت یه لحظه از سرم بیرون نمیره حتا اگه خیلی وقت باشه که باهم حرف نزده باشیم!

نیاز به یه وقفه هست که یادت بره من بودم که یادم بره چقدر دلخورم یادت بره چقد دلخوری...

فقط میخوام بهت بگم که نرو... صبر کن که برمی گردم ...صبر داشته باش!

اینبار خودم پا پیش میذارم که بفهمی که چقدر یادتم... صبر کن!


معشوقِ من

انسان ساده ایست

انسان ساده ای که من او را

در سرزمین شوم عجایب

چون آخرین نشانه ی یک معبد شگفت

در لابلای بوته ی پستان هایم

پنهان نموده ام!


فروغ فرخزاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی